هیجاناتی چون اضطراب، افسردگی، ترس، خشم و مانند این ها هیجاناتی طبیعی اند که در پاسخ به موقعیت های مختلف در انسان ها ایجاد می شوند. گاهی این هیجانات در پاسخ به یک رویداد خاص به وجود می آیند، بنابراین در مقطعی از زمان به وجود آمده و با مدیریت صحیح جای خود را به هیجانات سالم تری می دهند. اما برای برخی افراد این هیجانات همیشگی اند و گویی جزئی از سبک زندگی آنها شده است. این دسته از افراد با نوع نگرش و طرز تفکر خود قادرند از هر رویداد ساده یا پیچیده، پیچیده ترین سناریو را بسازند، کاملا هیجانی نتیجه گیری کنند و خلاصه با دست خود خود را در دام هیجانات منفی بیندازند
اصولا چهار دسته باور غیر منطقی در این افراد مشترک است:
1- باور های ضرورت:
زمانی که فرد باور های ضرورت را شکل می دهد، ابتدا اولویت خود را بر می گزیند، سپس آنها را به ضرورت قطعی تبدیل می کند. فرد معمولا 3 اولویت عمده دارد:
* اولویت هایی در باره ی خود؛ مثلا: می خواهم حتما این کار را انجام دهم.
*در باره ی دیگران: می خواهم بقیه با من مهربان باشند.
*در باره ی شرایط زندگی: می خواهم زندگی منصفانه باشد.
این اولویت ها به ضرورت تبدیل می شوند، یعنی باید این کار را انجام دهم، باید بقیه با من مهربان باشند و باید زندگی منصفانه باشد. آنگاه با به سر انجام نرسیدن هریک از اولویت های فوق گویی زندگی فرد به پایان رسیده است.
2- باور های فاجعه سازی:
زمانی که شخص باور های کلی فاجعه سازی دارد، عمدتا بر شرایطی تمرکز می کند که به نظر او شرایط نا گواری است و سپس ارزیابی های اغراق آمیزی از این شرایط دارد. برای مثال به خودش می گوید: «اگر موفق نشوم دنیا به آخر می رسد»
3- باور های عدم تحمل ناکامی:
زمانی که شخص چنین باوری دارد، به مسائلی فکر می کند که تحمل آنها دشوار است و سپس به خود می گوید که چنین شرایطی را نمی تواند تحمل کند یا ارزش تحمل کردن ندارند در چنین حالتی فرد احساس مسئولیت نمی کند و منفعل می شود.
4- باور ناچیز انگاری:
زمانی که فرد این باور را شکل می دهد، عمدتا بر جواب منفی خود، دیگران و شرایط زندگی تمرکز می کند و سپس در هر سه مورد ارزیابی منفی اعمال می کند:
* چون شکست خوردم بی ارزشم.
* چون او با من رفتار خوبی ندارد آدم بدی است.
* زندگی مزخرف است چون من به آنچه خواستم نرسیدم.
برای آنکه در گیر این هیجانات منفی نشویم باید به چهار باور منطقی که خلاف چهار باور قبلی است تکیه کنیم:
1- باور این که من دیگران و شرایط زندگی هریک مجبور به بی نقص بودن نیستند .
2- باور اینکه اگر اتفاقات خلاف آنچه که ما می خواهیم نباشد فاجعه ای رخ نداده است.
3- باور توانایی تحمل ناکامی.